بسم الله الرحمن الرحیم
سیره امام صادق (علیه السلام)
زندگانی امام صادق علیه السلام
به مناسبت اینکه امروز روز وفات امام ششم،صادق اهل البیت علیهم السلام است،سخنان من در اطراف آن خصیتبزرگوار و نکاتی از سیرت آن حضرت خواهد بود.
امام صادق علیه السلام در ماه ربیع الاول سال 83 هجری در زمان خلافت عبد الملک بن مروان اموی به دنیا آمد،و در ماه شوال یا ماه رجب در سال 148 هجری در زمان خلافت ابو جعفر منصور عباسی از دنیا رحلت کرد.در زمان یک خلیفه با هوش سفاک اموی به دنیا آمد و در زمان یک خلیفه مقتدر با هوش سفاک عباسی از دنیا رحلت کرد،و در آن بین شاهد دوره فترت خلافت و انتقال آن از دودمانی به دودمان دیگر بود.
مادر آن حضرت،همان طوری که در کافی و بحار و سایر کتب ضبط شده،ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر بود، لذا از طرف مادر نسب آن حضرت به ابوبکر میرسید و چون قاسم بن محمد بن ابی بکر با دختر عموی خود اسماء دختر عبد الرحمن بن ابی بکر ازدواج کرده بود،بنابر این مادر آن حضرت،هم از طرف پدر نواده ابو بکر است و هم از طرف مادر، و لهذا حضرت صادق میفرموده:«ولدنی ابو بکر مرتین»یعنی ابو بکر دو بار مرا به دنیا آورد،از دو راه نسب من به ابو بکر میرسد.
فرصت طلایی
امام صادق علیه السلام شیخ الائمه است،از همه ائمه دیگر عمر بیشتری نصیب ایشان شد،شصت و پنجساله بود که از دنیا رحلت فرمود.عمر نسبتا طویل آن حضرت و فتوری که در دستگاه خلافت رخ داد که امویان و عباسیان سر گرم زد و خورد با یکدیگر بودند فرصتی طلایی برای امام به وجود آورد که بساط افاضه و تعلیم را بگستراند و به تعلیم و تربیت و تاسیس حوزه علمی عظیمی بپردازد،جمله«قال الصادق»شعار علم حدیث گردد،و به نشر و پخش حقایق اسلام موفق گردد.از آن زمان تا زمان ما هر کس از علما و دانشمندان اعم از شیعی مذهب و غیره که نام آن حضرت را در کتب و آثار خود ذکر کردهاند با ذکر حوزه و مدرسهای که آن حضرت تاسیس کرد و شاگردان زیادی که تربیت کرد و رونقی که به بازار علم و فرهنگ اسلامی داد توام ذکر کردهاند،همان طوری که همه به مقام تقوا و معنویت و عبادت آن حضرت نیز اعتراف کردهاند.
شیخ مفید از علمای شیعه میگوید آنقدر آثار علمی از آن حضرت نقل شده که در همه بلاد منتشر شده.از هیچ کدام از علمای اهل بیت آنقدر که از آن حضرت نقل شد،نقل نشده.اصحاب حدیث نام کسانی را که در خدمت آن حضرت شاگردی کردهاند و از خرمن وجودش خوشه گرفتهاند
بسم الله الرحمن الرحیم
علی (علیه السلام ) از دیدگاه معصومین
(منزل امیرالمومنین علی علیه السلام)
حضرت فاطمه(علیها سلام)
حضرت فاطمه(علیها سلام) از زبان رسول اللّه درباره علی علیه السلام میفرمایند:
«ای فاطمه از کرامتهای خداوند عزوجل بر تو این است که تو را به ازدواج کسی در آورد که اولین مردی است که به اسلام گروید و او داناترین و صبورترین مردم است. خداوند هنگامی که در مرحله اوّل نگاهی بر گستره خاک افکند، مرا برگزید و به رسالت مبعوث فرمود و آنگاه بار دیگر نگاهی کرد، علی علیه السلام را انتخاب فرمود و به من وحی فرستاد که تو را به ازدواج او در بیاورم و او را وصی و برادر خود قرار دهم».(1)
امام حسن علیه السلام
امام حسن مجتبی علیه السلام پس از شهادت حضرت علی علیه السلام برای مردم سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: «براستی که در این شب مردی از میان ما رفت که گذشتگان در عمل بر او پیشی نگرفته و آیندگان به او نرسند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگها پرچم خود را به او میسپرد و او در حالی که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در سمت چپ او بود، با فتح و پیروزی باز میگشت. هنگامی که از دنیا رفت دینار و درهمی از خود باقی نگذاشت؛ جز هفتصد درهم که از عطایای او زیاد مانده بود و میخواست با آن خدمتکاری برای خاندانش خریداری کند...». (2)
امام حسن مجتبی علیه السلام از قول پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام در15 ماه مبارک رمضان سال سوم هجرت در مدینه متولد شد [1] پیغمبر اکرم (ص) به فرمان پروردگار نام "حسن "بر او نهاد. هفتسال و اندی از عمر جد خود را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که با رحلت حضرت فاطمه علیها سلام، سه ماه یا شش ماه بیشتر فاصله نداشت، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت.
امام مجتبی علیه السلام شباهت بسیاری به رسول خدا (ص) داشت. شاید در همان روزهای آغازین حیات مبارکش بود که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله با نظاره جمال و کمال او فرمود: «أشبهتَ خَلقی و خُلقی؛ تو از لحاظ آفرینش و خوی (صورت و سیرت) مانند من هستی.»
در این نمایه دوازده مقاله پیرامون تولد و نام گذاری امام حسنعلیه السلام آمده است.
ستایشگرى آفتاب / فضایل امام مجتبى (علیهالسلام) از نگاه دیگران
برترین و والاترین ویژگى جانشینان پیامبر اعظم (صلى الله علیه و آله) دورى از
بسم الله الرحمن الرحیم
امضای قرارداد استعماری 1919بین ایران و انگلیس
وثوق الدوله، صدراعظم احمدشاه قاجار از نخستین روزهایی که زمام امور را در دست گرفت، به طور محرمانه مذاکراتی را برای انعقاد یک قرارداد با نمایندگان دولت انگلیس آغاز کرد که این مذاکرات، به صورت کاملاً سری، در حدود نه ماه به طول انجامید. سرانجام در روز هجدهم مرداد سال 1298 ش یک روز پس از امضای قرارداد 1919 م در حالی که شاه قاجار عازم اروپا بود، ناگهان و بدون زمینه قبلی، اعلامیه وثوق الدوله به ضمیمه متن قرارداد در ایران منتشر شد و اعلام گردید که این قرارداد مورد تصویب هیئت وزیران قرار گرفته است.
این قرارداد شامل شش ماده و یک مقدمه و خلاصه آن عبارت بود از تعهدات انگلستان درباره احترام مطلق به استقلال و تمامیت ایران، تامین مستشاران انگلیسی برای ادارات ایران و همکاری با ایران در زمینه احداث خطوط آهن و شبکه ارتباطی به همراه اعطای وام از طرف انگلستان. همچنین به موجب این قرارداد، انگلیس، زمام امور مالی، اقتصادی و ارتش ایران را در دست میگرفت و ارتش متحدالشکل زیر نظر فرماندهان انگلیسی تشکیل میشد. تعرفه گمرکی نیز در ظاهر برای حفظ منافع ایران و در حقیقت به سود بریتانیا تغییر مییافت. با انتشار این بیانیه، موجی از مخالفت و موافقت در کشور برخاست و وثوقالدوله برای آرام کردن اوضاع، به مخالفان خود، مقادیر زیادی رشوه داد. همچنین این قرارداد در خارج از کشور، مورد مخالفت آمریکا و فرانسه که منافع خود را در خطر میدیدند قرار گرفت و سرانجام این معاهده، به علت فشار شدید افکار عمومی، عملی نشد و پس از برکناری وثوق الدوله، لغو گردید.
بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه خونین مکه
در روز نهم مردادماه 1366 شمسی برابر با ششم ذیحجّه سال 1407 قمری، هزاران زائر ایرانی و تعدادی از زائران دیگر کشورهای اسلامی در مکه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فریضه الهی برائت از مشرکین بودند که به دست ماموران دولت وهابی عربستان سعودی مورد تهاجم وحشیانه قرار گرفته و به شهادت رسیدند. زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعالیم اسلام و قرآن برگزار میکنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بیزاری خود را از دشمنان اسلام به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی اعلام میدارند. بر اثر این یورش بیرحمانه در خانه امن الهی، چهارصد نفر از حُجّاج ایرانی به شهادت رسیده و بیش از هزار نفر نیز زخمی شدند.
حمله به زائران خانه خدا نشان داد که سردمداران وهابی عربستان، نه تنها لیاقت خدمت به حرمین شرفین در این کشور را ندارند، بلکه برای اثبات سرسپردگی خویش حاضرند احکام مُحکم الهی را نیز زیر پا بگذارند. برگزاری مراسم برائت از مشرکین در جریان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثیر آن را دوچندان میکند. با توجه به این اهمیت، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، حضرت آیتاللَّه خامنهای، همه ساله بر انجام هرچه باشکوهتر مراسم برائت از مشرکین تاکید داشته و دارند. روز ششم ذیحجه سال 1366 (ه . ش ) ، حاجیان ایرانی به
بسم الله الرحمن الرحیم
سید حسن نصرالله: ایران همواره یاری دهنده اقتدار لبنان است
دبیرکل حزب الله لبنان جمعه شب در یک سخنرانی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره یاری دهنده اقتدار و عزت لبنان است و برای تحقق این امر از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد.سید حسن نصرالله به مناسبت نهمین سالگرد آزادی جنوب لبنان طی یک سخنانی در بعلبک شرق لبنان گفت: با اینکه هیچ یک از دولتهای لبنان برای دریافت کمکهای نظامی از ایران اقدامی نکردهاند، اما جمهوری اسلامی ایران و حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در صورت درخواست رسمی لبنان، از هیچ کمکی برای تقویت اقتدار و عزت لبنان دریغ نخواهند کرد. وی افزود:البته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه برای دادن سلاح پیشقدم نخواهد شد زیرا در صورت چنین اقدامی از سوی برخی در لبنان به تلاش برای وارد کردن لبنان به جنگ و یا محور سوریه - ایران متهم میشود.
ضمن اینکه از سوی لبنان نیز تاکنون چنین درخواستی مطرح نشده است. این مقام حزب الله تصریح کرد : هرچند کشورهای دیگر حتی در صورت درخواست لبنان نیز تجهیزات دفاعی را به لبنان نخواهند داد، اما آیا کسی این سوال را مطرح کرده است که اگر لبنانیها از ایران و یا سوریه چنین درخواستی را داشتند آنان دریغ میکردند؟ وی با اشاره به پیشنهاد یکی از کشورها مبنی بر تحویل هواپیماهای نظامی "میگ" به لبنان گفت: چنین کمکی چه فایدهای دارد. هر کشوری که بخواهد چنین هواپیماهایی را بخرد ابتدا باید سیستمهای ضدهوایی تهیه کند و لبنان نیز الان نیازمند سلاح های ضد هوایی و ضد تانک است تا از خود دفاع کند.
دبیرکل حزب الله با اشاره به اینکه سلاحهای "مقاومت" برای گروههای چریکی مناسب بوده و برای ارتش لبنان کارآمدی ندارد، اظهار داشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
مظلومیت فاطمه (سلام الله علیها)
مقدمه
ازمسائل مهم و حزنانگیز زندگى فاطمه (سلام الله علیها) که در عین حال نکتهآموز و سازنده است مسأله مظلومیت فاطمه (سلام الله علیها) است. او مظلومهاى است فداکار، و شهیدهاى است مظلوم. او و خاندانش از پدر و همسر عمرى براى مردم کار کردند و مردم را به سر و سامانى رساندند، از بدبختى نجات شان دادند و امروز توسط همان مردم صدمه خوردند .
مردم آن روزگار قبل از اسلام چه داشتند؟ و امروز از مدنیت واخلاق و حتى زندگى چه دارند؟ و آنچه بود از برکت چه کسى بود؟ جز از برکت اسلام و قرآن؟ و جز از راه پدر و همسرش؟ و امروز سرنوشت فاطمه (سلام الله علیها) به جائى رسید که از همین مردم کتک مىخورد و به بستر مىافتد.
از نظر ما فاطمه (سلام الله علیها) از على (علیه السلام) هم مظلومتر است. زیرا او مرد بیرون بود و با صحابه راستینى چون ابوذر و سلمان و عمار و مقداد و کمیل هم سخن و آشنا. آنها در بسیارى از موارد به پاخاسته و از حق دفاع مىکردند. اما درباره فاطمه (سلام الله علیها) مسأله چنین نبود. او در جامعه کمتر ظاهر مىشد. عزادار بود حامله بود. و کتک خوردن و به خاک افتادن او، آن هم در خانه خود مسأله دردناکى است. بویژه که او نسبت به غیرت على (علیه السلام) آگاه است و مىداند که على (علیه السلام) از تماشاى آن صحنه چقدر زجر مىکشد.
مصائب وارده
فاطمه (س) در عمر کوتاهش با مصائب بسیار مواجه شده، مصائبى بودند که اگر بر کوه وارد مىآمدند آنها را از هم مىپاشاندند. ما را توان آن نیست که مشکلات و مصائب او را لیست کنیم. ولى به عنوان ذکر مورد چند نمونه را معرفى مىکنیم:
1- مرگ رسول خدا:
که پیامبر عزیزتر از جانش بود و وقتى که از دنیا رفت همه زندگى در برابر چشمانش تیره و تار شده بود. او اوقات خود را به گریه و اشک ریزى مىگذراند و بزحمت مىتوانست آرام بگیرد. رسول خدا (ص) از قبل او را تسلیت داد و از چهرههاى مهم تسلیت او این بود که به او خبر داده بود نخستین کسى است که به او ملحق مىشود وفاطمه (س) از شنیدن آن خوشحال شد و خندید. [9]
رسول خدا (ص) به او در مرض فوق فرموده بود: فاطمه جان! گریه مکن، در مرگ من صورت خود را مخراش، گیسوان پریشان نکن، واویلا مگو، مجلس گریه و نوحه سرائى برپا مکن... و بعد فرمود خدایا اهلبیتم به تو مىسپارم...[10]
2- دستبرد به حرمتها:
بسم الله الرحمن الرحیم
کیفر ستمگران فاطمه سلام الله علیها در دنیا
از نظر فقهى کسى که به چهارده معصوم ناسزا بگوید و یا عملى توهینآمیز در مورد آنان انجام دهد، حکمش قتل است، که در منابع فقهى مورد بحث فقها واقع شده است.
بنابراین، فاطمهى زهرا که یکى از حضرات معصومین علیهمالسلام مىباشند، هر گونه اسائهى ادب و جرات و جسارت و بغض و کینه عملى به ساحت آن بزرگوار کیفر شدیدى در پى خواهد داشت.
از نظر حدیثى نیز روایات زیادى در این زمینه آمده و از جمله از حضرت امام صادق علیهالسلام مىخوانیم که مىفرمایند:
«چون حضرت مهدى عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف ظهور کند، پس از اقداماتى، به کیفر قاتلان ستمگر مادرش فاطمه علیهاالسلام مىپردازد و به سراغ قبر آنان مىرود و آنان را زنده مىکند، و به محاکمه مىکشد و پس از آن به دارشان آویزان مىکند و پس از باز کردن از دار، به پیکبر کثیفشان آتش مىزند. (1) »
این حدیث مىرساند ستمگرانى که به خانه آن حضرت هجوم برده، وى را مصدوم نموده، بچهاش را کشته و خانهاش را به آتش کشیدند، چه کیفر سنگینى در این جهان دارند.
در اینجا توجه شما را به یک تاریخ زنده، که نتیجه مطلوبى در این بحث دارد جلب مىکنم:
رسول خدا هنگامى که مکه را فتح کرد، همه را آزاد ساخته و از انتقام گرفتن چشمپوشى نمود، ولى از چهار نفر زن و شش نفر مرد نگذشت و آنان را مهدور الدم اعلان کرد. (2)
از جمله این اشخاص که واجب القتل اعلان شد هبارین اسود بود. او هنگامى که دختر بزرگ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله (حضرت زینب) عازم مدینه بود، به تعقیبش پرداخت و با نیزهاى که به وى زد، باعث شد که آن بانوى گرامى بچهى خود را که در شکم داشت سقط کند.
رسول گرامى فرمود: هر کجا به هبار دست یافتید، دستها و پاهاى او را قطع نموده و سپس به قتل رسانید. (اقطعوا یدیه و رجلیه ان قدرتم علیه، ثم اقتلوه) (3)ابن ابىالحدید معتزلى مىگوید:من این خبر تاریخى پیامبر را به نقیب خود ابوجعفر خواندم او گفت: پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله به جهت ترساندن زینب و سقط جنین وى، خون هبار را مباح اعلان کرد. (او اضافه کرد:) از این حدیث استفاده مىشود که اگر پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله در زمان فاطمه علیهاالسلام زنده بود، خون آنان را که فاطمه علیهاالسلام را ترسانده و محسنش را کشتند، مباح اعلان مىفرمود.
ابن ابىالحدید پرسید: اجازه مىدهى من جریان ترساندن فاطمه علیهاالسلام و کشته شدن محسنش را از تو نقل کنم؟
او گفت: از من نقل نکن و بطلان آن را نیز نقل نکن، زیرا من متوقفم. (4)
هذا الخبر قراته على النقیب ابىجعفر فقال: اذا کان رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله اباح دم هباربن الاسود لانه روع زینب فالقت ذا بطنها، فظهر الحال انه لو کان حیا لاباح دم من روع فاطمه حتى القت ذا بطنها...
خوانندگان عزیز توجه مىفرمایند که کیفر دشمنان و ستمگران فاطمه علیهاالسلام از نظر شیعه و سنى قتل است و این مساله موضوعى است مسلم که دانشمندان فریقین به آن عقیده دارند.
1ـ بحارالانوار، ج 52، ص 386، ح 201 «اذا قدم القائم (ع) ثم یخرجهما غضین رطبین، فیلعنهما و یتبرا منهما و یصلبهما ثم ینزلهما و یحرقهما.
2ـ 1ـ عکرمه بن ابى جهل 2- هبار بن اسود 3- عبداللَّه بن سعد 4- مقیس بن صبابه 5- حویرث بن نفیل 6- عبداللَّه بن هلال 7- هند دختر عتبه 8- ساره کنیز خواننده 9- و قینتین 10- قریبا. ابن ابىالحدید، ج 17، ص 275.
3ـ شرح ابن ابىالحدید، ج 18، ص 14.
4ـ شرح ابن ابىالحدید، ج 14، ص 193.
بسم الله الرحمن الرحیم
فضیلت صلوات فرستادن بر پیامبر و حضرت زهرا سلام الله علیها
دلیل دیگرى که «ولیةاللَّه» بودن حضرت صدیقه زهرا سلاماللَّهعلیها را اثبات مىکند، استقلال اوست در موضوع صلوات فرستادن بر آن حضرت و کیفیت زیارتش، که همانند صلوات بر پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسنین و زیارات آنان است؛ یعنى همانگونه که به صلوات بر آن چهار وجود مقدس و زیارتشان امر شده است، نسبت به حضرت زهرا نیز در این موارد، همگان مأمور و ماجورند. فاطمه علیهالسلام که مشمول آیهى تطهیر و از اهلبیت پیامبر اکرم- یعنى آلمحمد است- کیفیت صلوات بر او را رسول خدا بصراحت چنین بیان داشته است:
«لا تصلوا على الصلوة البتراء، فقالوا: و ما الصلاه البتراء؟ قال: تقولون اللهم صل على محمد و تمسکون، بل قولوا: اللهم صل على محمد و آلمحمد». (1)
«بر من صلوات بتراء (ناقص، دم بریده و بریده شده) نفرستید. سوال شد: یا رسولاللَّه صلوات بتراء (بریده شده) چیست؟ فرمود: اینکه (بر من صلوات بفرستید و بگویید «اللهم صل على محمد»، ولى دربارهى آل من (2) ساکت باشید. شما باید بگویید اللهم صل على محمد و آلمحمد».
صلواتى که شامل على، فاطمه و حسنین علیهمالسلام نباشد، مقطوع و بریده و مورد قبول خدا و رسولش نمىباشد. لذا حضرت صدیقهى زهرا همردیف و برابر افرادى است که جمیع مسلمین باایمان جهان- از شیعه و سنى- هر شبانه روز در تشهد نمازهاى پنجگانه بر او درود مىفرستند؛ و او در این مقام، همتاى محمد بن عبداللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم، و على و حسنین علیهمالسلام است؛ و همین لزوم صلوات بر فاطمه علیهاالسلام در هنگام اقامهى نماز یک منقبت و فضیلت ساده نیست، بلکه نشانگر مرتبهى اعلى و منصب والاى آن حضرت است که این چنین در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است. بدون تردید باید فاطمه خود ولیةاللَّه و داراى مقام ولایت بوده باشد، تا همردیف و همتاى اولیاء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جمیع مؤمنین جهان در هر زمان و مکان باشد.
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم مىفرماید: