بوی گل وسوسن ویاسمن آید
عطر بهاران کنون ازوطن آید ...
امام آمد...
و آتش نمرودیان را گلستان خرم ساخت.
موسایی بود که فرعون را در کام موج انقلاب، غرق کرد و بنی اسلام را به ساحل نجات جمهوری اسلامی رهنمون گردید.
امام آمد...
و چراغ بادیه ی ظلمت شد، و خلیل حادثه ی ایمان.
ذلت ایران را به عزت اسلام مبدل ساخت و سرها و گردن ها را درمقابل ابرجنایتکاران، همچو قله های رفیع، برافراشته ساخت و برگه ی بدهکاری مستضعفین را در برابر قدرت های استکباری، به برگه های طلبکاری مبدل کرد و موازنه ها را در منطقه و در سطح جهان برهم زد و طرح نو در انداخت و دنیایی جدید ساخت.
امام آمد…
و شوکت دروغین و جبروت پوچ جباران را در هم شکست و زمین افتادگان محروم، و لگدمال شدگان مظلوم را به اوج شکوه و شوکت رساند.
او آمد، و سیلی اسلام را بر صورت کفر نواخت و با مشت و بازوی حق، بر فرق و دهان باطل کوبید.
آمد، و همه جای ایرانمان را طراوت و سرسبزی ایمان بخشید و تمامت سرزمینمان را، و دشت ها و جلگه هایمان را، کوهها و بیابان هایمان را، کوچه و گذرهایمان را، خانه ها و مزارهایمان را، لاله کاشت، لاله ی سرخ انقلاب، که خونبهای آزادی بشریت، و رهگشای مردم به سوی نور و فلاح و روشنائی است.
انقلابمان پیش رفت – و می رود – ولی نه به بهای کم، که به قیمت هزاران شهید و جانباز و مفقود و اسیر.
اسلام عزیز شد و مسلمانان سربلند،
قرآن، حاکم شد و طاغوت، فراری،
صف ها متحد و مشت ها گره خورده و تکبیرها بلند.
و … اینها بود گوشه ای از میوه های روئیده بر شاخسار زمان در “22 بهمن” که با بذرافشانی باغبان بزرگ خیر و برکت و حق و آزادی، یعنی امام امت، فرا دست آمده است.
یاد آن روز آفتابی جاودان، و ثمرات “یوم الله” بزرگ و خونرنگ 22 بهمن افزون باد.
یا حق
التماس دعای فرج