بسم الله الرحمن الرحیم

دیدگاه آیت‌الله بهجت درباره شیعه و سنی


تمام رفتار آیت‌الله العظمی بهجت از نماز و راه رفتن تا زیارت ایشان، برای کسانی که آن مرحوم را می‌دیدند، درس اخلاق بود و ایشان به جای حرف زدن و درس اخلاق، مردم را با رفتار خود دعوت به حق می‌کرد. 


به گزارش شیعه آنلاین به نقل از تابناک، آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی با بیان این مطلب اظهار داشت: نماز ایشان، زندگی ساده، رفت‌وآمد به مسجد، حال و هوای ایشان در کنار مرقد حضرت فاطمه معصومه (س) درس اخلاق بود و هر کس ایشان را می‌دید، یاد خدا می‌افتاد و ایشان از مصادیق بارز «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» به شمار می‌آمد.


وی با اشاره به حیات علمی و اخلاقی آن مرحوم گفت: آیت‌الله العظمی بهجت (ره) در سن نوجوانی از ایران به عراق هجرت کردند و چهار سال در کربلا مقیم بودند و سطوح حوزه را تا نزدیک سطوح عالی در آنجا خواندند و در مجاورت مزار سیدالشهدا (ع) به فیوضات اخلاقی دست یافتند. ایشان سپس به نجف رفتند و دروس عالی خارج را در آنجا فرا گرفتند. استادان بزرگ اصول ایشان، آشیخ محمدحسین غروی و آیت‌الله نائینی و در فقه، مرحوم شیخ محمد کاظم شیرازی بودند.


البته ایشان از اساتید فراوان مانند مرحوم آقا ضیاء عراقی و مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی هم بهره بردند. مرحوم آقای بهجت پس از تحصلات عالیه در نجف، از خوشه معنویت مرحوم آقای قاضی (که استاد اخلاق علامه طباطبایی بهره بردند و همچنین به شدت تحت تأثیر روحیات معنوی آشیخ محمد حسین اصفهانی بودند.


ایشان سپس به قم آمدند و حضور ایشان در قم و حال و هوای معنوی ایشان از همان زمان مشتاقان زیادی را پیرامون ایشان گرد هم آورد و بزرگانی چون شهید مطهری تا مقام معظم رهبری از علاقه‌مندان و ارادتمندان ایشان بودند که در پیام رهبری هم به آن اشاره شد.


آیت‌الله هادوی در ادامه درباره جایگاه معنوی آیت‌الله بهجت گفت: رفتار ایشان دعوت به حق می‌کرد و دیگران را به سوی خدا فرا می‌خواند. نمازی که ایشان می‌خواند، رفت‌وآمد ایشان به مسجد و حرم و زندگی زاهدانه و حال و هوای ایشان در حرم، درس اخلاق بود.


این استاد حوزه علمیه با اشاره به دوره‌ای که از دروس فقه آیت‌الله بهجت استفاده کرده، گفت: ایشان به‌رغم احترام به اساتید گذشته، نقادانه با آنها برخورد کرده و نقدهای محکم و مستدل و منطقی به آنها مطرح می‌کردند. البته نقدها را به گونه‌ای ارایه می‌کردند که با تواضع ذاتی ایشان سازگار بود و به منزله حواشی کلمات گذشتگان عرضه می‌شد. محور بحث ایشان، کتاب «جواهرالکلام» مرحوم شیخ محمد حسن نجفی بود که شاید بزرگترین تألیف فقهی شیعه به شمار می‌رود و حول و حوش آن نکات فراوان خود را بیان می‌کردند.


وی توضیح داد: درس ایشان علاوه آموزش بر فقه، تدریس فقاهت و آموزش اجتهاد و تهذیب و حتی آموزش نکات سیاسی و اجتماعی هم بود. ایشان قبل و بعد از درس، نکات اخلاقی و اجتماعی و سیاسی را به مناسبت مطرح می‌کردند. برخی دوستان می‌گفتند، گاه در دل سوالی داشتیم و می‌خواستیم بپرسیم، اما جواب خود را ناخودآگاه در مقدمات و مؤخرات دروس می‌یافتیم و افراد تأثیرات اخلاقی را از دروس علمی ایشان می‌گرفتند.


وی ادامه داد: مرحوم آقای بهجت دائم‌الذکر بودند و در نفس ایشان یاد خداوند و اهل بیت (ع) بود و حتی در فاصله دو عبارت که گوینده تنفس می‌کند، ذکر می‌گفتند؛ حتی در یک احوالپرسی عادی هم ذکرشان بر لب جاری بود. نحوه نماز و رفتار و حرم رفتنشان برای این بود که دیگران آداب ارتباط با اهل بیت و گفت‌گوی با خدا را یاد بگیرند؛ نه این‌که بخواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند.


وی با اشاره به جامعیت و اخلاق آیت‌الله بهجت اظهار داشت: ایشان در نماز اهل بکاء بودند، اما در گفت‌وگوهای با افراد واقعا با بهجت و سرور بودند؛ یعنی بسیار بشاش بودند و گاه شوخی‌ها و طنزهای ظریفی با رعایت همه ابعاد اخلاقی داشتند که شخصیت ایشان را بسیار جذاب‌تر می‌کرد. مرحوم آقای بهجت نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی هم گاه و بیگاه تذکراتی می‌دادند که توجه عمیق ایشان به این مسائل را نشان می‌داد. برخی بزرگان که محضر ایشان را پیش از انقلاب درک کرده‌اند، نقل می‌کنند ایشان حامی مبارزان بودند و در جلسات خود نقدهای تندی به ررژیم داشتند. ایشان در عین عشق به اهل بیت(ع)، از حامیان تقریب مذاهب اسلامی بودند. کلام ایشان در این زمینه، شبیه آیت‌الله بروجردی، قهرمان صحنه تقریب بین مذاهب بود. آن تعبیر این بود که می‌فرمودند، مسائل شیعه و سنی مربوط به گذشته‌های تاریخی است و نباید این مسائل باعث اختلاف شیعه و سنی باشد، باید فضایل اهل بیت و مرجعیت علمی اهل بیت (ع) را مطرح کنیم که همیشگی و ماندگار است.


آیت‌الله هادوی با اشاره به ابعاد تأثیرگذاری آیت‌الله العظمی بهجت در حوزه علمیه، ایران و دیگر نقاط جهان گفت: کم نیستند کسانی که در خارج از ایران به ایشان ارادت داشتند، به ویژه در صفوف مبارزان و مجاهدان و به خصوص عزیزان حزب‌الله لبنان، که بسیاری از آنان شیفته آقای بهجت بودند. در شیعیان خاور دور هم کسانی که به برکت انقلاب اسلامی با مسیر اهل بیت آشنا شده بودند، از ارادتمندان آقای بهجت بودند.


استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در بیان خاطرات خود از آیت‌الله العظمی بهجت گفت: خاطره‌های زیادی از آن مرحوم دارم، مثلایک بار در حرم به ایشان گفتم برای مریض من دعا کنید، ایشان گفتند، دعایی را به شما یاد می‌دهم، خودت بخوان که مجرب است و آن دعا را به من آموختند و بحمدالله دعا کارساز شد و یک بار هم برای کار مهمی خدمت ایشان استخاره کردم، ایشان گفتند خوب است و در مسیر باید استقامت کرد. و آن استخاره مسیر سرنوشت‌ساز زندگی مرا در تصمیم نهایی و ادامه تحصیلات حوزوی تعیین کرد.


البته یکی از ویژگی‌های ایشان هم بذله‌گویی‌هایی بود که برای کسانی که دور بودند، چندان قابل درک نبود و شوخی‌های خاصی هم داشتند.
وی در پایان گفت: سفر این سالک پیوسته مسیر حق، ثلمه‌ای جبران‌ناپذیر است.