سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 773664
  • بازدید امروز: 35
  • بازدید دیروز: 31
  • تعداد کل پست ها: 142
درباره
جستجو
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی



ابر برچسب ها

بسم الله الرحمن الرحیم
نقدی بر مجموعه شمس العماره
"نگاه موزه‌ای" سیما به فرهنگ ایرانی و حلقه مفقوده "حیا"


دکتر وحید یامین‌پور: «حریم صافی شبکه‌ی ارتباطات است؛... حریم شهوات را مبدل به عواطف و خواست‌ها را به تمنا تبدیل می کند... حیا احساسی آمیخته با راز است؛ حیا می پوشاند و می گشاید، از نمایش می پرهیزد...
زنی که چادر به تن دارد و خرامان راه می رود، ضمن اینکه خود را می پوشاند، به حرکاتش دوچندان جذبه می دهد... اکنون مرزها و جدایی‌ها در روابط انسان‌ها به صورت قرارهای تعبدی جلوه کردند و اگر میان افراد صمیمیتی بود، مبدل به آمیزشی شد که نه مرزی می شناسد و نه حریمی.»

این حرف‌ها، موعظه‌ی یک روحانی یا وصیت نامه‌ی یک شهید نیست؛ قسمتی از کتاب "آسیا در برابر غرب" اثر روشنفکر سکولار معاصر -داریوش شایگان- است که خوش انصافی کرده و به‌خاطر تعلق خاطرش به مآثر فرهنگی ایران اسلامی، از آشوب فرهنگی ایران آفت زده، ناله سر داده است.

این شب ها شاهد پخش سریالی در شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی هستیم که به دلایل متعددی به یکی از پر بیننده ترین سریال های تلویزیون بدل شده است. مجموعه‌ی "شمس العماره" که از هنرنمایی بازیگران سرشناس سینما و تلویزیون بهره می برد، سریالی است خوش ساخت با جاذبه های ویژه که مورد استقبال خانواده های ایرانی قرار گرفته است. ثقل قصه‌ی شمس العماره بر موضوع خواستگاری و ازدواج یعنی موضوع همیشه جذاب مجموعه های ایرانی متمرکز است. اما این بار خواستگاری نه یک سنت قدیمی و همراه با مآثر قومی و دینی که دستمایه‌ی سبک زندگی امروزی و فارغ البال جوان هایی است که هرکدام قشری از اقشار طبقات بالای شهری را نمایندگی می کنند.

نگاه "شمس العماره" به فرهنگ ایرانی یک "نگاه موزه ای" است. اهالی این خانه‌ی اشرافی که به نظر می رسد میراث‌داران شاهزادگان قجری هستند، برای نمادهایی چون "آبگوشت ایرانی" غش و ضعف می روند و تمام ایرانیت خود را در عشق و علاقه‌ی وافر به دوغ و نان سنگک سفره های اعیانی به نمایش می گذارند. نگاه این سریال به فرهنگ ایرانی نگاهی در سطح نمادهای کوچه بازاری است و مهم‌ترین عناصر این فرهنگ نظیر حفظ حریم و حیای فردی و خانوادگی مورد تهاجم اباحی گری مدرن قرار می گیرد و حتی در بخش هایی از مجموعه خصلت غیرت و تعصب یکی از خواستگاران به عنوان نماد تاریخ گذشته‌ی مرد ایرانی به سخره گرفته می شود.

ایراد اصلی بر نحوه تعامل بازیگر نقش "لیلا" با خواستگاران متعددی است که هر روز بدون رعایت ادب ایرانی پا در خانه ی قدیمی "شمس العماره" -نماد یک کل ارگانیک از معانی و عناصر فرهنگی ایرانی- می گذارند و همچنین در رفتارهای عشوه گرانه‌ی بازیگر نقش "پری" (با بازی غیرمتعارف رؤیا تیموریان) در برابر تنها مرد مجرد خانواده که اتفاقاً به ظاهر عاقل مردی است با علایق سرشار فرهنگی و ملی!

تعاملات و روابط میان فردی موجود در این سریال نه تنها هیچ نشانی از خصلت های تاریخی ایرانیان ندارد که به‌طور اغراق آمیزی خلاف عرف و منش ایرانی- اسلامی است. مسلماً حیا و حریم در شیوه‌ی پوشش و آرایش خلاصه نمی شود (که در این حوزه نیز این سریال جای بحث فراوان دارد) بلکه مهم‌ترین تجلی این خصلت درونی در رعایت عفاف در بیان، تعامل با نامحرم و ادب در تعامل با اعضای خانواده است.

نگاه موزه ای به آیین ها و سنت های ملی و دینی آنها را از جاری و ساری بودن در متن زندگی بیرون می کشد و با یک تلقی ایستا و ویترینی، صرفاً از آنها به عنوان یک سلسله اتفاقات تاریخ گذشته یاد می کند. در حالی که نگاه راهبردی در جمهوری اسلامی به سنت ها و آیین های ملی و دینی نه به مثابه یک سرگرمی توریستی و موزه ای که یک حقیقت زنده و عملگرایانه و راهگشاست. از این زاویه، آیین ها و سنت ها باید زنده بمانند و از طریق آموزش و تبلیغ به نسل آینده منتقل شوند و طبعاً رسانه ها نقش اول را در این مسیر ایفا خواهند کرد.

فرهنگ ایرانی با آمیخته شدن در معانی و ادب بلند دینی، پیش و بیش از هر چیزی، در سلوک خانوادگی و حفظ حریم و حیا تجلی می یابد که: "لَا ایمانَ لِمَن لا حیاءَ لَه" (حدیثی از امام صادق علیه السلام، الکافی، ).

معماری ایرانی نیز تجلی همین خصلت تاریخی ایرانیان است. حجاب و حیا برای ایرانیان نه یک رفتار ظاهری و جزیی از مناسک تکراری، بلکه حامل بخش عظیمی از بار فرهنگی ملی و دینی ماست. حیات و قوام بسیاری از ارزش های قومی و دینی در میزان پایبندی به این معانی است. برخلاف برخی تلقی های سیاسی، عفاف و حیا نه یک نماد سیاسی یا حتی اسلامی که رفتار و خصلتی تاریخی برای ایرانیان از دوران پیش از اسلام و تکامل یافته در دوران پس از آن است. امروز که به اذعان بسیاری از جامعه شناسان و اندیشمندان حوزه‌ی خانواده، فرهنگ عریان و اباحی گرایانه‌ی غربی- امریکایی اثراتی ملموس و غیرقابل بازگشت بر خانواده‌ی ایرانی داشته است و به‌تدریج و با تصویرسازی های هنرمندانه‌ی رسانه ها به تخلیه‌ی ارزشی خانواده ها مشغول است، خودزنی رسانه‌ی ملی غیرقابل توجیه به نظر می رسد.

همچنین در یک نگاه نمادشناسانه، عشوه گری و لبخند فروشی دختر خانواده، که به‌زودی با ازدواج با جوان آرزوهایش صاحب کل خانه -شمس العماره- می شود، انتظار تحقیرآمیز فرهنگی ملی در آمیزش با بیگانه تفسیر می شود. زن در نگاه نمادشناسانه، نماد وطن است که بر دوش خود انبان مآثر قومی و ملی (شمس العماره) را حمل می کند و در افق نهایی خود، همراه شدن با مردی را طالب است که او را به فراتر از مرزهای ایران -به آن سوی آب- ببرد. تمامی اعضای خانه از فرنگ رفته ها و فرنگ دیده ها با دیده‌ی تحسین یاد می کنند و نوعی از اشتیاق رمزآلود به رفتن را در بیننده به همراه می آورند. می توان گفت هیچ‌کدام از نمونه های ارتباطی در این سریال، هیچ‌یک از واقعیات فرهنگی ایرانیان را نمایندگی نمی کنند بلکه مجموعه‌ای است از ایرانیانی که از پنجره‌ی غرب و با حفظ نوستالژی ملی گرایانه به ایران و فرهنگ آن خیره شده و آن را وارونه روایت می کنند.

تأکید مقام معظم رهبری بر حفظ ارزش ها و حریم خانواده در تمدید حکم سید عزت الله ضرغامی و همچنین بیان معنادارشان در فرصت یک‌ساله برای ایجاد تحول بنیادی در عملکرد سازمان صداوسیما، این ضرورت را بیش از پیش گوشزد می کند که مجموعه‌ی مدیران این سازمان تسامح در برخورد با کج‌روی‌های آشکار در برنامه های نمایشی، به‌ویژه مجموعه های ایرانی را که از قدرت اثرگذاری و اقناع و باورپذیری بیشتری برخوردارند،‌ کنار گذاشته و اولویت های تاریخ ساز فرهنگی را در گیر و دار معرکه های سیاسی فراموش نکنند.





بسم الله الرحمن الرحیم

سیره امام صادق (علیه السلام)

 

زندگانی امام صادق علیه السلام

به مناسبت اینکه امروز روز وفات امام ششم،صادق اهل البیت علیهم السلام است،سخنان من در اطراف آن خصیت‏بزرگوار و نکاتی از سیرت آن حضرت خواهد بود.

امام صادق علیه السلام در ماه ربیع الاول سال 83 هجری در زمان خلافت عبد الملک بن مروان اموی به دنیا آمد،و در ماه شوال یا ماه رجب در سال 148 هجری در زمان خلافت ابو جعفر منصور عباسی از دنیا رحلت کرد.در زمان یک خلیفه با هوش سفاک اموی به دنیا آمد و در زمان یک خلیفه مقتدر با هوش سفاک عباسی از دنیا رحلت کرد،و در آن بین شاهد دوره فترت خلافت و انتقال آن از دودمانی به دودمان دیگر بود.

مادر آن حضرت،همان طوری که در کافی و بحار و سایر کتب ضبط شده،ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر بود، لذا از طرف مادر نسب آن حضرت به ابوبکر می‏رسید و چون قاسم بن محمد بن ابی بکر با دختر عموی خود اسماء دختر عبد الرحمن بن ابی بکر ازدواج کرده بود،بنابر این مادر آن حضرت،هم از طرف پدر نواده ابو بکر است و هم از طرف مادر، و لهذا حضرت صادق می‏فرموده:«ولدنی ابو بکر مرتین‏»یعنی ابو بکر دو بار مرا به دنیا آورد،از دو راه نسب من به ابو بکر می‏رسد.
فرصت طلایی

امام صادق علیه السلام شیخ الائمه است،از همه ائمه دیگر عمر بیشتری نصیب ایشان شد،شصت و پنج‏ساله بود که از دنیا رحلت فرمود.عمر نسبتا طویل آن حضرت و فتوری که در دستگاه خلافت رخ داد که امویان و عباسیان سر گرم زد و خورد با یکدیگر بودند فرصتی طلایی برای امام به وجود آورد که بساط افاضه و تعلیم را بگستراند و به تعلیم و تربیت و تاسیس حوزه علمی عظیمی بپردازد،جمله‏«قال الصادق‏»شعار علم حدیث گردد،و به نشر و پخش حقایق اسلام موفق گردد.از آن زمان تا زمان ما هر کس از علما و دانشمندان اعم از شیعی مذهب و غیره که نام آن حضرت را در کتب و آثار خود ذکر کرده‏اند با ذکر حوزه و مدرسه‏ای که آن حضرت تاسیس کرد و شاگردان زیادی که تربیت کرد و رونقی که به بازار علم و فرهنگ اسلامی داد توام ذکر کرده‏اند،همان طوری که همه به مقام تقوا و معنویت و عبادت آن حضرت نیز اعتراف کرده‏اند.

شیخ مفید از علمای شیعه می‏گوید آنقدر آثار علمی از آن حضرت نقل شده که در همه بلاد منتشر شده.از هیچ کدام از علمای اهل بیت آنقدر که از آن حضرت نقل شد،نقل نشده.اصحاب حدیث نام کسانی را که در خدمت آن حضرت شاگردی کرده‏اند و از خرمن وجودش خوشه گرفته‏اند






 بسم الله الرحمن الرحیم

علی (علیه السلام ) از دیدگاه معصومین  

(منزل امیرالمومنین علی علیه السلام)

 

حضرت فاطمه(علیها سلام)

حضرت فاطمه(علیها سلام) از زبان رسول اللّه درباره علی علیه السلام می‏فرمایند:

«ای فاطمه از کرامت‏های خداوند عزوجل بر تو این است که تو را به ازدواج کسی در آورد که اولین مردی است که به اسلام گروید و او داناترین و صبورترین مردم است. خداوند هنگامی که در مرحله اوّل نگاهی بر گستره خاک افکند، مرا برگزید و به رسالت مبعوث فرمود و آنگاه بار دیگر نگاهی کرد، علی علیه السلام را انتخاب فرمود و به من وحی فرستاد که تو را به ازدواج او در بیاورم و او را وصی و برادر خود قرار دهم».(1)

امام حسن علیه السلام

امام حسن مجتبی علیه السلام پس از شهادت حضرت علی علیه السلام برای مردم سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: «براستی که در این شب مردی از میان ما رفت که گذشتگان در عمل بر او پیشی نگرفته و آیندگان به او نرسند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگ‏ها پرچم خود را به او می‏سپرد و او در حالی که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در سمت چپ او بود، با فتح و پیروزی باز می‏گشت. هنگامی که از دنیا رفت دینار و درهمی از خود باقی نگذاشت؛ جز هفتصد درهم که از عطایای او زیاد مانده بود و می‏خواست با آن خدمتکاری برای خاندانش خریداری کند...». (2)

امام حسن مجتبی علیه السلام از قول پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:






  بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسن علیه السلام

امام حسن علیه السلام در15  ماه مبارک رمضان  سال سوم هجرت در مدینه متولد شد [1] پیغمبر اکرم (ص) به فرمان پروردگار نام "حسن "بر او نهاد. هفت‏سال و ‏اندی از عمر جد خود را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که با رحلت ‏حضرت فاطمه علیها سلام، سه ماه یا شش ماه بیشتر فاصله نداشت، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت.

امام مجتبی علیه السلام شباهت بسیاری به رسول خدا (ص) داشت. شاید در همان روزهای آغازین حیات مبارکش بود که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله  با نظاره جمال و کمال او فرمود: «أشبهتَ خَلقی و خُلقی؛ تو از لحاظ آفرینش و خوی (صورت و سیرت) مانند من هستی.»

در این نمایه دوازده مقاله پیرامون تولد و نام گذاری امام حسنعلیه السلام آمده است.

ستایشگرى آفتاب / فضایل امام مجتبى (علیه‏السلام) از نگاه دیگران

برترین و والاترین ویژگى جانشینان پیامبر اعظم (صلى الله علیه و آله) دورى از






بسم الله الرحمن الرحیم

امضای قرارداد استعماری 1919بین ایران و انگلیس


وثوق الدوله، صدراعظم احمدشاه قاجار از نخستین روزهایی که زمام امور را در دست گرفت، به طور محرمانه مذاکراتی را برای انعقاد یک قرارداد با نمایندگان دولت انگلیس آغاز کرد که این مذاکرات، به صورت کاملاً سری، در حدود نه ماه به طول انجامید. سرانجام در روز هجدهم مرداد سال 1298 ش یک روز پس از امضای قرارداد 1919 م در حالی که شاه قاجار عازم اروپا بود، ناگهان و بدون زمینه قبلی، اعلامیه وثوق الدوله به ضمیمه متن قرارداد در ایران منتشر شد و اعلام گردید که این قرارداد مورد تصویب هیئت وزیران قرار گرفته است.

 

این قرارداد شامل شش ماده و یک مقدمه و خلاصه آن عبارت بود از تعهدات انگلستان درباره احترام مطلق به استقلال و تمامیت ایران، تامین مستشاران انگلیسی برای ادارات ایران و همکاری با ایران در زمینه احداث خطوط آهن و شبکه ارتباطی به همراه اعطای وام از طرف انگلستان. همچنین به موجب این قرارداد، انگلیس، زمام امور مالی، اقتصادی و ارتش ایران را در دست می‏گرفت و ارتش متحدالشکل زیر نظر فرماندهان انگلیسی تشکیل می‏شد. تعرفه گمرکی نیز در ظاهر برای حفظ منافع ایران و در حقیقت به سود بریتانیا تغییر می‏یافت. با انتشار این بیانیه، موجی از مخالفت و موافقت در کشور برخاست و وثوق‏الدوله برای آرام کردن اوضاع، به مخالفان خود، مقادیر زیادی رشوه داد. همچنین این قرارداد در خارج از کشور، مورد مخالفت آمریکا و فرانسه که منافع خود را در خطر می‏دیدند قرار گرفت و سرانجام این معاهده، به علت فشار شدید افکار عمومی، عملی نشد و پس از برکناری وثوق الدوله، لغو گردید.






بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه خونین مکه


در روز نهم مردادماه 1366 شمسی برابر با ششم ذیحجّه سال 1407 قمری، هزاران زائر ایرانی و تعدادی از زائران دیگر کشورهای اسلامی در مکه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فریضه الهی برائت از مشرکین بودند که به دست ماموران دولت وهابی عربستان سعودی مورد تهاجم وحشیانه قرار گرفته و به شهادت رسیدند. زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعالیم اسلام و قرآن برگزار می‏کنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بیزاری خود را از دشمنان اسلام به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی اعلام می‏دارند. بر اثر این یورش بی‏رحمانه در خانه امن الهی، چهارصد نفر از حُجّاج ایرانی به شهادت رسیده و بیش از هزار نفر نیز زخمی شدند.

 

حمله به زائران خانه خدا نشان داد که سردمداران وهابی عربستان، نه تنها لیاقت خدمت به حرمین شرفین در این کشور را ندارند، بلکه برای اثبات سرسپردگی خویش حاضرند احکام مُحکم الهی را نیز زیر پا بگذارند. برگزاری مراسم برائت از مشرکین در جریان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثیر آن را دوچندان می‏کند. با توجه به این اهمیت، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، حضرت آیت‏اللَّه خامنه‏ای، همه ساله بر انجام هرچه باشکوه‏تر مراسم برائت از مشرکین تاکید داشته و دارند. روز ششم ذیحجه سال 1366 (ه . ش ) ، حاجیان ایرانی به






بسم الله الرحمن الرحیم

 

سید حسن نصرالله: ایران همواره یاری دهنده اقتدار لبنان است

 

دبیرکل حزب الله لبنان جمعه شب در یک سخنرانی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره یاری دهنده اقتدار و عزت لبنان است و برای تحقق این امر از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد.سید حسن نصرالله به مناسبت نهمین سالگرد آزادی جنوب لبنان طی یک سخنانی در بعلبک شرق لبنان گفت: با اینکه هیچ یک از دولت‌های لبنان برای دریافت کمک‌های نظامی از ایران اقدامی نکرده‌اند، اما جمهوری اسلامی ایران و حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در صورت درخواست رسمی لبنان، از هیچ کمکی برای تقویت اقتدار و عزت لبنان دریغ نخواهند کرد. وی افزود:البته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه برای دادن سلاح پیشقدم نخواهد شد زیرا در صورت چنین اقدامی از سوی برخی در لبنان به تلاش برای وارد کردن لبنان به جنگ و یا محور سوریه - ایران متهم می‌شود.

 

 ضمن اینکه از سوی لبنان نیز تاکنون چنین درخواستی مطرح نشده است. این مقام حزب الله تصریح کرد : هرچند کشورهای دیگر حتی در صورت درخواست لبنان نیز تجهیزات دفاعی را به لبنان نخواهند داد، اما آیا کسی این سوال را مطرح کرده است که اگر لبنانی‌ها از ایران و یا سوریه چنین درخواستی را داشتند آنان دریغ می‌کردند؟ وی با اشاره به پیشنهاد یکی از کشورها مبنی بر تحویل هواپیماهای نظامی "میگ" به لبنان گفت: چنین کمکی چه فایده‌ای دارد. هر کشوری که بخواهد چنین هواپیماهایی را بخرد ابتدا باید سیستم‌های ضدهوایی تهیه کند و لبنان نیز الان نیازمند سلاح های ضد هوایی و ضد تانک است تا از خود دفاع کند.

 

دبیرکل حزب الله با اشاره به اینکه سلاح‌های "مقاومت" برای گروه‌های چریکی مناسب بوده و برای ارتش لبنان کارآمدی ندارد، اظهار داشت:






بسم الله الرحمن الرحیم

مظلومیت فاطمه (سلام الله علیها)


مقدمه
ازمسائل مهم و حزن‏انگیز زندگى فاطمه (سلام الله علیها) که در عین حال نکته‏آموز و سازنده است مسأله مظلومیت فاطمه (سلام الله علیها) است. او مظلومه‏اى است فداکار، و شهیده‏اى است مظلوم. او و خاندانش از پدر و همسر عمرى براى مردم کار کردند و مردم را به سر و سامانى رساندند، از بدبختى نجات شان دادند و امروز توسط همان مردم صدمه خوردند .
مردم آن روزگار قبل از اسلام چه داشتند؟ و امروز از مدنیت واخلاق و حتى زندگى چه دارند؟ و آنچه بود از برکت چه کسى بود؟ جز از برکت اسلام و قرآن؟ و جز از راه پدر و همسرش؟ و امروز سرنوشت فاطمه (سلام الله علیها) به جائى رسید که از همین مردم کتک مى‏خورد و به بستر مى‏افتد.
از نظر ما فاطمه (سلام الله علیها) از على (علیه السلام) هم مظلوم‏تر است. زیرا او مرد بیرون بود و با صحابه راستینى چون ابوذر و سلمان و عمار و مقداد و کمیل هم سخن و آشنا. آنها در بسیارى از موارد به پاخاسته و از حق دفاع مى‏کردند. اما درباره فاطمه (سلام الله علیها) مسأله چنین نبود. او در جامعه کمتر ظاهر مى‏شد. عزادار بود حامله بود. و کتک خوردن و به خاک افتادن او، آن هم در خانه خود مسأله دردناکى است. بویژه که او نسبت به غیرت على (علیه السلام) آگاه است و مى‏داند که على (علیه السلام) از تماشاى آن صحنه چقدر زجر مى‏کشد.

مصائب وارده
فاطمه (س) در عمر کوتاهش با مصائب بسیار مواجه شده، مصائبى بودند که اگر بر کوه وارد مى‏آمدند آنها را از هم مى‏پاشاندند. ما را توان آن نیست که مشکلات و مصائب او را لیست کنیم. ولى به عنوان ذکر مورد چند نمونه را معرفى مى‏کنیم:

1- مرگ رسول خدا:
که پیامبر عزیزتر از جانش بود و وقتى که از دنیا رفت همه زندگى در برابر چشمانش تیره و تار شده بود. او اوقات خود را به گریه و اشک ریزى مى‏گذراند و بزحمت مى‏توانست آرام بگیرد. رسول خدا (ص) از قبل او را تسلیت داد و از چهره‏هاى مهم تسلیت او این بود که به او خبر داده بود نخستین کسى است که به او ملحق مى‏شود وفاطمه (س) از شنیدن آن خوشحال شد و خندید. [9]
رسول خدا (ص) به او در مرض فوق فرموده بود: فاطمه جان! گریه مکن، در مرگ من صورت خود را مخراش، گیسوان پریشان نکن، واویلا مگو، مجلس گریه و نوحه سرائى برپا مکن... و بعد فرمود خدایا اهلبیتم به تو مى‏سپارم...[10]

2- دستبرد به حرمت‏ها:






بسم الله الرحمن الرحیم

کیفر ستمگران فاطمه سلام الله علیها در دنیا 


  از نظر فقهى کسى که به چهارده معصوم ناسزا بگوید و یا عملى توهین‏آمیز در مورد آنان انجام دهد، حکمش قتل است، که در منابع فقهى مورد بحث فقها واقع شده است.
بنابراین، فاطمه‏ى زهرا که یکى از حضرات معصومین علیهم‏السلام مى‏باشند، هر گونه اسائه‏ى ادب و جرات و جسارت و بغض و کینه عملى به ساحت آن بزرگوار کیفر شدیدى در پى خواهد داشت.
از نظر حدیثى نیز روایات زیادى در این زمینه آمده و از جمله از حضرت امام صادق علیه‏السلام مى‏خوانیم که مى‏فرمایند:
«چون حضرت مهدى عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف ظهور کند، پس از اقداماتى، به کیفر قاتلان ستمگر مادرش فاطمه علیهاالسلام مى‏پردازد و به سراغ قبر آنان مى‏رود و آنان را زنده مى‏کند، و به محاکمه مى‏کشد و پس از آن به دارشان آویزان مى‏کند و پس از باز کردن از دار، به پیکبر کثیفشان آتش مى‏زند. (1) »
این حدیث مى‏رساند ستمگرانى که به خانه آن حضرت هجوم برده، وى را مصدوم نموده، بچه‏اش را کشته و خانه‏اش را به آتش کشیدند، چه کیفر سنگینى در این جهان دارند.
در اینجا توجه شما را به یک تاریخ زنده، که نتیجه مطلوبى در این بحث دارد جلب مى‏کنم:
رسول خدا هنگامى که مکه را فتح کرد، همه را آزاد ساخته و از انتقام گرفتن چشم‏پوشى نمود، ولى از چهار نفر زن و شش نفر مرد نگذشت و آنان را مهدور الدم اعلان کرد. (2)
از جمله این اشخاص که واجب القتل اعلان شد هبارین اسود بود. او هنگامى که دختر بزرگ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله (حضرت زینب) عازم مدینه بود، به تعقیبش پرداخت و با نیزه‏اى که به وى زد، باعث شد که آن بانوى گرامى بچه‏ى خود را که در شکم داشت سقط کند.
رسول گرامى فرمود: هر کجا به هبار دست یافتید، دستها و پاهاى او را قطع نموده و سپس به قتل رسانید. (اقطعوا یدیه و رجلیه ان قدرتم علیه، ثم اقتلوه) (3)ابن ابى‏الحدید معتزلى مى‏گوید:من این خبر تاریخى پیامبر را به نقیب خود ابوجعفر خواندم او گفت: پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله به جهت ترساندن زینب و سقط جنین وى، خون هبار را مباح اعلان کرد. (او اضافه کرد:) از این حدیث استفاده مى‏شود که اگر پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله در زمان فاطمه علیهاالسلام زنده بود، خون آنان را که فاطمه علیهاالسلام را ترسانده و محسنش را کشتند، مباح اعلان مى‏فرمود.
ابن ابى‏الحدید پرسید: اجازه مى‏دهى من جریان ترساندن فاطمه علیهاالسلام و کشته شدن محسنش را از تو نقل کنم؟
او گفت: از من نقل نکن و بطلان آن را نیز نقل نکن، زیرا من متوقفم. (4)
هذا الخبر قراته على النقیب ابى‏جعفر فقال: اذا کان رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله اباح دم هباربن الاسود لانه روع زینب فالقت ذا بطنها، فظهر الحال انه لو کان حیا لاباح دم من روع فاطمه حتى القت ذا بطنها...
خوانندگان عزیز توجه مى‏فرمایند که کیفر دشمنان و ستمگران فاطمه علیهاالسلام از نظر شیعه و سنى قتل است و این مساله موضوعى است مسلم که دانشمندان فریقین به آن عقیده دارند.


  1ـ بحارالانوار، ج 52، ص 386، ح 201 «اذا قدم القائم (ع) ثم یخرجهما غضین رطبین، فیلعنهما و یتبرا منهما و یصلبهما ثم ینزلهما و یحرقهما.
2ـ 1ـ عکرمه بن ابى جهل 2- هبار بن اسود 3- عبداللَّه بن سعد 4- مقیس بن صبابه 5- حویرث بن نفیل 6- عبداللَّه بن هلال 7- هند دختر عتبه 8- ساره کنیز خواننده 9- و قینتین 10- قریبا. ابن ابى‏الحدید، ج 17، ص 275.
3ـ شرح ابن ابى‏الحدید، ج 18، ص 14.
4ـ شرح ابن ابى‏الحدید، ج 14، ص 193.






بسم الله الرحمن الرحیم

فضیلت صلوات فرستادن بر پیامبر و حضرت زهرا سلام الله علیها


  دلیل دیگرى که «ولیةاللَّه» بودن حضرت صدیقه زهرا سلام‏اللَّه‏علیها را اثبات مى‏کند، استقلال اوست در موضوع صلوات فرستادن بر آن حضرت و کیفیت زیارتش، که همانند صلوات بر پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسنین و زیارات آنان است؛ یعنى همانگونه که به صلوات بر آن چهار وجود مقدس و زیارتشان امر شده است، نسبت به حضرت زهرا نیز در این موارد، همگان مأمور و ماجورند. فاطمه علیهالسلام که مشمول آیه‏ى تطهیر و از اهل‏بیت پیامبر اکرم- یعنى آل‏محمد است- کیفیت صلوات بر او را رسول خدا بصراحت چنین بیان داشته است:
«لا تصلوا على الصلوة البتراء، فقالوا: و ما الصلاه البتراء؟ قال: تقولون اللهم صل على محمد و تمسکون، بل قولوا: اللهم صل على محمد و آل‏محمد». (1)
«بر من صلوات بتراء (ناقص، دم بریده و بریده شده) نفرستید. سوال شد: یا رسول‏اللَّه صلوات بتراء (بریده شده) چیست؟ فرمود: اینکه (بر من صلوات بفرستید و بگویید «اللهم صل على محمد»، ولى درباره‏ى آل من (2) ساکت باشید. شما باید بگویید اللهم صل على محمد و آل‏محمد».
صلواتى که شامل على، فاطمه و حسنین علیهم‏السلام نباشد، مقطوع و بریده و مورد قبول خدا و رسولش نمى‏باشد. لذا حضرت صدیقه‏ى زهرا هم‏ردیف و برابر افرادى است که جمیع مسلمین باایمان جهان- از شیعه و سنى- هر شبانه روز در تشهد نمازهاى پنجگانه بر او درود مى‏فرستند؛ و او در این مقام، همتاى محمد بن عبداللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم، و على و حسنین علیهم‏السلام است؛ و همین لزوم صلوات بر فاطمه علیهاالسلام در هنگام اقامه‏ى نماز یک منقبت و فضیلت ساده نیست، بلکه نشانگر مرتبه‏ى اعلى و منصب والاى آن حضرت است که این چنین در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است. بدون تردید باید فاطمه خود ولیةاللَّه و داراى مقام ولایت بوده باشد، تا هم‏ردیف و همتاى اولیاء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جمیع مؤمنین جهان در هر زمان و مکان باشد.
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم مى‏فرماید:





صفحات :   
|<  1  2  3  4  5  >>  >  |